برای تو که به آن شکل مطلوب جاودانگی رسیدی و برای تو که زنده‌ای بیش از همه‌ی ما زندگان‌. .

هر چه زبان دارم به تو می‌دهم
چون برق خورشید طلایی تو که از مغزم
به روی تکه‌های قلبم ریخت
چون تو را فهمیدم

هر چه دست دارم به تو می‌دهم
چون تو را با زنجیرهای گوناگونی که دورت را گرفته‌اند
یافتم و تو هر مردابی را و هر چاله‌ی صورتی را
روشن کردی و سبز کردی
و با سرور انسانی‌ات زنجیرها را پاره کردی
و به پیش رفتی
هر چه دست دارم به تو می‌دهم
چون تو دست‌های زرد حاضران را گرفتی
.

پ.ن: تو، تو، تو دستان زردم را گرفتی و در اوج تاریکی روشنم کردی و سبز.
 
متاسفانه نتوانستم عکس‌ها و وید‌ئوهای کوتاهی از فیلم‌هایش را این‌جا بگذارم: به خاطر تغییرات اعمال شده که واقعا وقت و حوصله‌ی سردرآوردن ازشان را ندارم در این لحظه و دیگر  کیفم از بین رفت برای گذاشتنشان در این‌جا. فقط توانستم همه  را به صورت لینک آن ابتدای مطلب بگذارم.

معرفی لک‌لک‌بوک: رسانه‌ی دنیای کتاب

چرا باید «فیل در تاریکی» را خواند؟

واقعیت مادر است؛ در سالمرگ فریدون رهنما

تو ,رهنما ,می‌دهمچون ,  ,عکس ,تو، ,تو می‌دهمچون ,تو که ,دارم به ,به تو ,مسکوب از

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بلاستوسیستی در حال تکوین حفاظ ایران بررسی و تحلیل ادیان و اعتقادات خبر ایران | خبر های مهم ایران و جهان ıllıllı بازی دان ıllıllı آموزش ریکی لایت ورکر وبسایت رسمی رامین شریفیان حرف هایی برای گفتن هست ali روزهای دانشجویی